یا سلام!
گیر داده بهم چته؟!... چرا این جوری شدی؟!
هر چند نشده م! اون تازه کشفش کرده!... بوده م!
...
جواب ندارم براش... یعنی دارما، اما به درد اون نمی خوره!
چی کار کنم خب؟ زورکی که نیس! من این جوری فکر می کنم... اون نه!... اون وقت می گه من مشکل دارم!
خب شاید اونم اگه چیزایی که من خونده بودم و شنیده بودم رو می خوندو میشنید، بهم گیر نمیداد!
...
شما بگین این که با علوم غربی که تو دانشگاه به خوردمون میدن، با زندگی تو برجای چند ده واحدی، با زندگی ماشینی، با تکنولوژیی که داره از سر و کولمون بالا میره و نفس کشیدن رو برام سنگین کرده مشکل دارم... یعنی مشکل دارم؟!!!!
...
شماها با اینا مشکل ندارین؟! یا عین خودم مشکل دارین؟!!
چی کار کنیم دیگه... ما زمینه شو داشتیم از در و دیوار هم هی برامون اطلاعات تشدید کننده ریخت!... خب هر کی باشه مشکل دار می شه!
....................................................................
1. این مشکل با این مشکل کلی فرق داره!... از نظر رفیق ما، طبعا دومیه بیشتر عقلانیه!... بدم نمیاد شماها رو هم مشکل دار کنم!
2. اگه تمایلی داشتین به مشکل دار شدن! خبرم کنید... اطلاعات تشدید کننده براتون بذارم!
دعا یادتون نره!... دیگه نگم، ویژه باشه!!!!